در مکتب روح الله (349)
من با خدای خود پیمان بسته ام...
واللَّه قسم، من رأى به رياست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذيرفتم.
من با خداى خود عهد كردم كه از بدى افرادى كه مكلف به اغماض آن نيستم هرگز چشم پوشى نكنم. من با خداى خود پيمان بستهام كه رضاى او را بر رضاى مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان عليه من قيام كنند دست از حق و حقيقت برنمى دارم. من كار به تاريخ و آنچه اتفاق مىافتد ندارم؛ من تنها بايد به وظيفه شرعى خود عمل كنم...تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگانش به اسلام؛ سعى كنند تحت تأثير دروغهاى ديكته شده كه اين روزها راديوهاى بيگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش مىكنند نگردند.
من يك كلمه به آقاى بنيصدر تذكر مىدهم، كه آن يك كلمه تذكر براى همه است: حبّ الدنيا رأس كلّ خطيئه. هر مقامى كه براى بشر حاصل مىشود، چه مقامهاى معنوى و چه مقامهاى مادى روزى گرفته خواهد شد و آن روز هم نامعلوم است. توجه داشته باشند، همه كسانى كه براى بشر خدمت مىكنند، كسانى كه داراى مقامى هستند، داراى پستى هستند، كه مقامْ، آنها را مغرور نكند. مقام رفتنى است و انسان در حضور خداى تبارك و تعالى ماندنى است.