دیروز حماسه (نشریه 349)
قبل از مراسم عقد؛ علی آقا نگاهی به من کرد و گفت : « شنیدم که عروس هر چی بخواد اجابتش حتمی است».گفتم:« چه آرزویی داری؟» گفت : « اگر علاقه ای به من دارید و به خوشبختی من می اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت کنید». از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای من بعنوان عروس در استثنایی ترین روز زندگی بی نهایت سخت بود؛ اما خیلی اصرار کرد...