برگی از عبرت های تاریخ (نشریه381)
من به محتوا کار دارم
خاطره ای از امام خامنه ای در مورد تقابل دو جناح کشور در حزب جمهوری اسلامی و بعد از آن
... ما در حزب جمهوری اسلامی کنگره دوم را تشکیل دادیم، به نظرم سال ۶۴ بود ، اوج اختلافات گروهی هم این دو باند بود ، هر دو طرف تعصبات شديد داشتند. مظهر و به اصطلاح آن آيينة صحنه درگيرى هم، از همه جا بيشتر، حزب جمهورى اسلامى بود؛ چون از هر دو جناح افرادى در اين حزب بودند؛ از ِچپ چپ تا ِ راست راست.
بنده آن زمان دبیر حزب بودم هر هفته که می شد روز جلسه هفتگی مان بود، یکی دو ساعت مانده به جلسه خدا میداند دلم را غصه می گرفت که حالا باز باید بروم در جلسه پر ملامت و پر دعوا ...
هر دو خط بلاشک در حدی جرم داشتند هردو خط، هم آدمهاى بسيار خوب داشتند، هم آدمهاى ناباب داشتند، هم آدمهاى متوسط داشتند. سالها بیهوده با هم دعوا کردند. لکن چیزی که در باب این دو باند نه امروز، از سابق معتقدم این است که آنچه این دو باند درست میکنند، معتقدات و اصول نیست؛ عواطف و احساسات قبیلهای است! این اعتقاد من است؛
بنده در آن کنگره سخنرانی ای کردم انشاءالله خدای متعال این سخنرانی را از ما قبول کند؛ من آنجا هم این تعبیر قبیله را کردم؛ گفتم شما دو قبیله هستید، به اصطلاح دو جناح حزبی، به هیچ وجه از این تعبیراتِ -مثل دو ایدئولوژی- نگذارید، که من قبول نخواهم کرد، من این اختلاف را مثل اختلافات قبیلهای می بینم.
دو قبیله اند ، عجيب اين است، در قبيلة الف گاهى حرفهايى هست بسيار شبيه حرفهاى قبيلة ب. در قبيلة ب هم حرفهايى هست بسيار شبيه حرفهايى كه در قبيلة الف معروف است. اين واقعا چيز عجيبى است!
جز تعبير قبيله اى هيچ تعبير ديگرى ندارد. این دو قبیله همینطور رشد کرد. حزب جمهوری اسلامی که قالب انداخت، اینها طور دیگری در جامعه حضورشان را نشان دادند چه در مجلس و چه بیرون از مجلس...
دیدار با مسئولان و فعالان فرهنگی کشور - 22/4/73
من بارها گفتهام که برای من این تقسیمات اصولگرا واصلاحطلب واصلاحطلب مدرن وسنّتی و ازاین حرفهایی که میزنند،مطرح نیست؛من به این اسمها اصلاً اهمّیّتی نمیدهم وتوجّه ندارم؛به محتواها کاردارم. ۹۵،۱۲،۴