متن ادبی (نشریه 341)
«فاطمیه»، از تار دلها، نواى غم برمى آورد.
یاد مصیبت های«زهرا»، واژههاى محزون و غربتزده را به «غمنامه» تبدیل مىکند.
«ایام فاطمیّه»، مجموعهاى از جگرهاى سوزان و چشمهاى گریان عزاداران سیهپوش و عاشقان درد آشناست.
«فاطمیه»، از تار دلها، نواى غم برمى آورد.
یاد مصیبت های«زهرا»، واژههاى محزون و غربتزده را به «غمنامه» تبدیل مىکند.
«ایام فاطمیّه»، مجموعهاى از جگرهاى سوزان و چشمهاى گریان عزاداران سیهپوش و عاشقان درد آشناست.
بهمن جاودان
قسم به شکافتن نور، آن گاه که خورشید، جان سرخش را در طبق ایثار می نهد.
قسم به «خون»، وقتی که به ستیزه بر میخیزد با شمشیر.
قسم به انسان، وقتی که به مقام حقیقی خود«خلیفة الهی» باز میگردد و پروردگارش، او را به ذکر دوبارهی « احسن الخالقین» میخواند.
فـریاد با تو آغاز شد
برای تو مینویسم، ای زینب!
ای که فریاد با تو آغاز شد
و بیداد با تو رسوا!
عشق یعنی مجتبی و تیرها
سحرگاه 27 دیماه 1334، مصادف با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، لحظات عروج یکی از قهرمانان عالم تشیع، سیدمجتبی نواب صفوی و یارانش بود.
نواب، آن منادی اندیشه های عاشورایی، پرچم دین باوری را در عصر سلطه ناپاکان به دوش کشید و با استقبال از مرگ سرخ و شهادت در راه خدا، نام خود را زنده ساخت و با ابدیت پیوند زد.
در سحرگاه آن روز، جوخه اعدام در کنار میدان بزرگ پادگان به خط ایستادند.
9 دی؛ تجربه عاشورا بود
9 دی ترجمه عاشوراست به زبان انقلاب اسلامی.
9 دی تجربه عاشوراست به زبان بسیجیان خامنهای که: میتوان تا کربلا رفت اما با حسین بازگشت و زینب به اسیری نرود.